به گزارش مجله خبری نگار،معمولاً رؤسای جمهور فردای پیروزی انتخابات کنفرانس خبری برگزار میکنند، اما نخستین جلسه مطبوعاتی رئیس دولت چهاردهم تقریباً ۵۰ روز بعد از تحلیف برگزار شد تا مسعود پزشکیان و مشاورانش با آمادگی بیشتری رودرروی خبرنگاران بنشینند. کنفرانسی که مخاطبان برداشتهای مختلفی از آن خواهند کرد، اما اگر یک پژوهش علمی روی نتایج آن انجام شود احتمالاً نتیجه این خواهد بود که کاش باز هم کنفرانس خبری به تعویق میافتاد.
اهالی رسانه و سیاسیون ناظر به خاستگاه و نظام مسائل خود برداشتهای متفاوتی از این کنفرانس خواهند داشت و احتمالاً در مورد برخی مواضع، نقدهایی میکنند. مثلاً رسانههای اصولگرا از برخی مواضع پزشکیان در خصوص سیاست داخلی انتقاد میکنند و اصلاحطلبان از اینکه مثلاً چرا میرحسین موسوی را «اون یکی» خطاب کرده، شاکی میشوند، اما عموم مردم از این جلسه چه برداشتی خواهند داشت؟ کلان تصویری که مردم از این جلسه میگیرند، چیست؟
مسعود پزشکیان تاکنون تصویری صادق، مردمی و پروتکل گریز از خود در اذهان ساخته است. کنفرانس دیروز احتمالاً در تثبیت این تصویر مؤثر و موفق بوده، اما آیا این تصویر برای اداره کشور کافی است؟ مردم از جایی به بعد علاوه بر صداقت و سلامت، کارآمدی، تسلط بر امور، وقوف بر جزئیات، توانایی تحلیل و بررسی موضوعات پیچیده و... را هم میخواهند و از این زاویه جلسه روز دوشنبه کمکی به دولت چهاردهم نمیکند.
مشاوران رسانهای و سیاسی رئیسجمهور که احتمالاً برای جلسه امروز طراحی هم داشتهاند، خوب است به تصویری که در ۳ موضوع برای رئیسجمهور ساختهاند؛ دقت کنند و برآیندی از افکار عمومی بگیرند.
فارغ از مواضع درست و اصولیای که بعضاً رئیسجمهور در حوزههای مختلف داشت، برخی مواضع دوشنبه در حوزه سیاست خارجی از ایشان تصویر فردی دور از موضوع و سادهساز میسازد.
بخشی از این تصویر به دلیل عدم دقت در استخدام واژگان است و برخی به دلیل دور بودن از موضوعات مهم خارجی. بهکاربردن جملههایی، چون «از خدا میخواهم با مصر رابطه داشته باشیم» یا «با آمریکا هم برادریم» و... از یک فرد عامی چندان عجیب نیست، اما هرکدام از این عبارات در روابط بینالملل ممکن است معنایی داشته باشد که خیلی به نفع منافع کشور نباشد یا مثلاً استفاده از لفظ «شوروی» بهجای روسیه و «افغانیها» بهجای مهاجران شاید یک اشتباه لفظی ساده باشد ولی در ذهن مخاطب اثر منفی میگذارد.
در حوزه اجرایی و موضوعات داخلی هم رئیسجمهور و مشاورانش تصویر یک فرد باانگیزه، برنامهدار، جدی و مسلط بر اوضاع را ارائه نکردند. مثلاً وقتی در خصوص مسائل مهمی، چون فیلترینگ، آموزشوپرورش و مسکن سؤال شد، عموماً پاسخها کلیاتِ بیزمان و مکان بود. مسئله دیگر موضوع وفاق و انسجام داخلی بود. شعاری که روی بنر پشت سر رئیسجمهور نقش بسته بود. بنری که بیشباهت به آرم یکی از شرکتهای بیمه هم نبود.
مشاوران مسعود پزشکیان و طراحان جلسه تلاش داشتند با پاسخ به سؤالاتی در خصوص گشت ارشاد و... حامیان ایدئولوژیک رئیسجمهور را راضی کنند یا با دادن پاسخی متفاوت به سؤالات در خصوص ۸۸ برخی انتصابات اخیر را سفید کنند، اما احتمالاً این استراتژی در آینده نزدیک نیاز به توضیحات بیشتر از سوی پزشکیان خواهد داشت.
این شاید اشکال ذاتی پروژه وفاقی باشد که مسعود پزشکیان تعریف کرده است. راضیکردن همه گروههای سیاسی بدون داشتن ایدهای مرکزی و یک فراگفتمان با چتری وسیع سبب میشود بهمجرد اینکه یکطرف حس کند لغزش گفتمانی در سیاستها، روندها و اظهارنظرها رخداده، دچار نارضایتی شود، لذا طراحی مشاوران رئیسجمهور در این ماجرا کمکی به صیانت از وفاق مدنظرشان نمیکند و در درازمدت به ضرر کلان ایده دولت تمام خواهد شد.